دانشجویان مهندسی مخابرات دانشگاه شهر ری

پاتوقی مجازی برای بچه های برق گرایش مخابرات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری

دانشجویان مهندسی مخابرات دانشگاه شهر ری

پاتوقی مجازی برای بچه های برق گرایش مخابرات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری

دقت کنید!!!

جراح مشهوری در کلاس به دانشجویانش گفت: برای این که یک جراح ممتاز بشوید باید دو استعداد خاص داشته باشید. اول این که هیچ وقت حالت تهوع به شما دست ندهد و از هیچ چیز چِندِشِتان نشود. و دوم این که باید به هر چیز بسیار دقیق باشید. بعد از این حرف جراح انگشتش را یک مایع بد بو و بد مزه برد و بعد انگشتش را لیسید.

دانشجوها به مایع بد بو و بد مزه خیره شده بودند و با حالت انزجار به استادشان نگاه می کردند و نمی دانستند بعد چه خواهد شد.

ادامه مطلب ...

دوست داری داماد بیل گیتس بشی؟!؟!؟!؟

پدر: دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی

پسر: نه من دوست دارم همسرمو خودم انتخاب کنم

پدر: اما دختر مورد نظر من، دختر بیل گیتس اااا.......

پسر: آهان اگر اینطوره، قبوله.......



ادامه مطلب ...

نکات شگفت انگیز حروف انگلیسی a.b.c.d


آیا می دانید؟
حروف انگلیسی A,B,C,D در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 99 دیده نمی شود؟
حرف D برای اولین بار در عدد 100 بکار می رود (Hundred)

حروف A,B,C در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 999 دیده نمی شود.
حرف A برای اولین بار در املای عدد 1000 دیده می شود (Thousand)

حروف B,C در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 999999999 دیده نمی شود.
حرف B برای اولین بار در املای عدد بیلیون بکار می رود. (billion)

و حرف C هیچ وقت در املای اعداد انگلیسی بکار نمی رود.

سوالاتی که از مهندسین کامپیوتر در جمع آشنایان پرسیده میشه!

 این کامپیوتر ما ویروسی شده، چیکارش کنیم؟

-هارد خوب چی بگیرم .!!!

-اگه سیستمم رو بدم بیرون میتونن عکساشو که پاک کردن بردارن؟!

- الان یه کامپیوتر توپ تو بازار چنده؟

– این پسر من همش پای بازی کامپیوتره، مشکلی پیش نمیاد؟

- فیل…..تر شکن تازه چی اومده؟

- چطوری میشه پسورد یکی رو فهمید؟ (یارو به عشقش شک داره!!!!)

- چطور میشه فهمید دخترم تو اینترنت چیکار می کنه؟

- این عکسای ما همش یهو پاک شده، بدبخت شدیم چیکار کنیم؟

- کامپیوتر من بالا نمیاد، چیکارش کنم؟

کی میای پیش ما یه حالی به این کامپیوترمون بدی؟ سی دی های جدیدتم بیار!!!!!

- الان ویندوز چی خوبه؟!!!

- چطوری میتونم سریع تایپ یاد بگیرم؟

- یه لپ تاپ دست دوی مناسب توی دوستات کسی نمیفروشه؟؟؟

– به نظر تو رم بیشتر تو سرعت بازی تأثیر داره یا سی پی یو یا کارت گرافیک؟

- بخوام کامپیوترم رو ارتقاء بدم چقد پام در میاد؟

- الان بیل گیتس پولدارتره یا استیو جابز؟

- به نظر تو ممکنه قیمت کول دیسک از اینم پایین تر بیاد؟؟؟؟

- بخوام با کامپیوتر پول در بیارم چیکار کنم؟

- کلاس چی برم؟

- میگن نوکیا فلان مدل خوب آنتن نمیده….اما من شکلشو خیلی دوس دارم….حالا به نظرت چیکار کنم؟؟

- واسه این کامپیوتر ما مشتری سراغ نداری؟

- با این کامپیوترت یه کدی بزن همه کانال های ماهواره ما باز شه!!!!

- چرا من تو وصل کردن دوربین دیجیتالم به کامپیوترم مشکل دارم؟

- بلوتوث جدید چی داری؟ بفرست بیاد!!!!!!!!!!!١

- اینترنت چنده؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!

…..

- و بالاخره: یکم این پسر ما رو نصیحت کن درس بخونه، اینجوری که این همش پای کامپیوتره، هیچی نمیشه آخرش!!!‌

.


.


.



و نکته مهم تر اینکه با عدم پاسخگویی مناسب به پرسش های سوپرعلمی فوق، طرف پیش خودش میگه معلوم نیست ۴ سال تو دانشگاه چی یادش میدادن…!!!!!
  

تکالیف مدار ۱ استاد بریمانی

گفتم این تکالیف رو قرار بدم شاید بعضی ها بهشون دسترسی نداشته باشن... 

 

 

تکلیف ۱           تکلیف ۲

نیمرو درست کردن آقایان و خانم ها

از آقایون محترم عذر میخوام ٬ ولی خب پیش میاد دیگه.....

ادامه مطلب ...

شب در خوابگاه دخترا و پسرا چه خبره ؟!!

سکـانس اول: (دخــتر «شبنم» نامی با چـند کتـاب در دسـتش وارد واحــد دوستش «لالـه» می شود و او را در حــال گریه می بیــنـد.)

شبنم:ِ وا!... خاک بـرسرم! چــرا داری مثــل ابـر بهـار گریـه می کـنی؟!

لالـه: خـدا منـو می کشـت این روزو نـمی دیدم. (همچـنان به گریـه ی خود ادامــه می دهـد.)

شبنم: بگـو ببـینم چی شـده؟

لالـه: چی می خواســتی بشـه؟ امروز نـتیجه ی امتـحان <مدار!!!> رو زدن تــو بُــرد. منــی که از 6 مـاه قبـلش کتابامـو خورده بــودم، مـنی که بـه امیـد 20 سر جلـسه ی امتحــان نشـسته بودم، دیــدم نمــره ام شـده 19!!!!!! ( بر شـدت گریه افزوده می شــود)

شبنم: (او را در آغــوش می کشـد) عزیـزم... گـریه نـکن. می فهـممت. درد بـزرگیــه! (بغـض شبنم نیز می ترکـد) بهتـره دیگـه غصه نخـوری و خودتـو برای امتحـان فـردا آمـاده کنـی. درس سخت و حجیــمیـه. می دونی کـه؟

لالـه: (اشک هایش را آرام آرام پـاک می کنـــد) آره. می دونـم! امـا من اونقــدر سـر ماجـرای امـروز دلم خـون بـود و فقط تونـستم 8 دور بخـونم! می فهـمی شبنم؟فقط 8 دور... (دوبـاره صـدای گریـه اش بلـند می شود) حالا چه جــوری سرمـو جلوی نـازی و دوستـاش بلـند کنـم؟!!

شبنم: عزیزم... دیگــه گریه نکن. من و شهــره هم فقط 7 - 8 دور تـونســتیم بخـونیم! ببـین! از بـس گریه کردی ریـمل چشمــای قشـنگ پاک شـد! گریـه نکن دیـگه. فکـر کردن به ایـن مســائل کـه می دونـم سخــته، فایده ای نـداره و مشــکلـی رو حـل نـمی کنـه.

لالـه: نـمی دونـم. چـرا چنـد روزیـه که مثـل قدیم دلـم به درس نـمیره. مثـلاً امـروز صبــح، ساعـت 5/7 بیـدار شـدم. باورت مـیشه؟!

(در همیــن حال، صـدای جیــغ و شیـون از واحـد مجـاور به گوش می رسـد. اسـترس عظیـمی وجـودِ شبنم و لالـه را در بر می گیــرد! دخـتری به نـام «فرشــته» با اضـطراب وارد اتـاق می شـود.)

شبنم: چی شـده فرشــتـه؟!

فرشــته: (با دلهــره) کمـک کنیـد... نـازی داشت واسـه بیــستمـین بـار کتــابشـو می خـوند که یـه دفعــه از حـال رفت!

شبنم: لابــد به خـودش خیلی سخــت گرفته.

فرشــته: خب، منــم 19 بـار خونـدم. این طـوری نـشدم! زود باشیــد، ببـریـمش دکتــر.

(و تمــام ساکنـین آن واحـد، سراسیـمه برای یاری «نــازی» از اتـاق خارج می شـونـد. چـراغ ها خامـوش می شود.)

ادامه مطلب ...

والا چی بگم؟!



یک دختر دانشجوی ترم اولی چگونه به دانشگاه می‌رود ...

1. موبایلش ساعت 6 صبح زنگ می‌زند.
2. سریع از جایش بلند می‌شود.
3. دست و صورتش را می‌شوید.
4. چایی درست می‌کند.
5. صبحانه‌اش را کامل می‌خورد.
6. وسایلی مثل جزوه ، کتاب و ... را داخل کیفش می‌گذارد.
7.  مختصری به خودش می رسد.
8. لباسش را پنج دقیقه‌ای می‌پوشد.
9. قبل از ساعت 8 صبح وارد دانشگاه می‌شود.

ادامه مطلب ...

گیرنده فرستنده های آنالوگ RF

گیرنده فرستنده های آنالوگ عموما به دو دسته طبقه بندی می شوند. AM ، که در آن اطلاعات ارسالی در دامنه موج حامل مدوله شده و گیرنده فرستنده های FM که در آن اطلاعات ارسالی در فاز موج حامل قرار می گیرد.

عموما گیرنده فرستنده ها دارای بخش های زیر هستند:

•اسیلاتور، که فرکانس موج کاریر باند فرستنده رادیویی را تعیین می کند.

•میکسر ، که اطلاعات ارسالی را در باند فرکانسی مورد نظر مدوله می کند.

ادامه مطلب ...

دفترخاطرات عزراییل..............

شنبه : امروز رو مثلا گذاشته بودم واسه استراحت و رسیدگی به کارهای شخصی ام ولی مگه این مردم میذارن؟ !  

یکشنبه : امروز واقعا اعصابم خورد بود چون به هیچکدام از کارهای اداریم نرسیدم . 8753 تصادفی ،6893 اعدامی،9872 تزریقی، 44596 ایدزی، و یک نفر بالای 145 سال سن رو واسه خاطر یک آدم وقت نشناس از دست دادم.... برای خودکشی اونقدر قرص خواب خورده بود که هر کاری میکردم دیگه روحش بیدار نمیشد !  

دوشنبه : رفتم بیمارستان ویزیت یکی از مریضا. دور تختش اونقدر شلوغ بود که نمیتونستم برم جلو. همه روپوش سفید پوشیده بودن و داشتند تند تند یادداشت برمیداشتن. هر جور بود راهو باز کردم و رفتم بالای سر مریض، اما دیدم دانشجوهای پرستاری قبل از من کشتنش. اگه دیر تر رسیده بودم ممکن بود حتی روحشم ناقص کنن ! از همکاری بدم نمیاد، ولی بشرط اینکه قبلا با من هماهنگ بشه وگرنه خوشم نمیاد کسی تو تخصصم دخالت کنه .  

سه شنبه : مادره بادوتا بچه اش میخواستن از خیابون رد شن. اول دست یکی از بچه ها رو گرفتم،اما دیدم اون یکی داره نیگام میکنه . دست اون یکی رو هم گرفتم،اما دیدم مادره داره یه جوری نگام میکنه.اومدم دست خودشم بگیرم،اما دیدم یه عوضی با ماشین همچی با سرعت داره میاد طرفمون که اگه خودمو کنار نکشم ممکنه به خودمم بزنه. با یک اشاره ماشینش منحرف شد و کوبید به درخت.به خودم که اومدم دیدم مادره و بچه هاش از خیابون رد شدن و برای تشکر دارن برام دست ت*** میدن . منم براشون دست ت*** دادم و برای اینکه دست خالی نرم همونی که کوبیده بود به درخت رو با خودم بردم.اونقدر خورده بود که روحشم یه جورایی نشئه بود و فکر کنم هنوزم که هنوزه نفهمیده مرده !  

چهار شنبه : خیلی عجله داشتم،اما وایستادم تا دعواشونو ببینم. چون جای دیگه کار داشتم خواستم برم، ولی دیدم یکیشون داره فحش بد بد میده.اونقدر ازش بدم اومد که توی راه بهش گفتم:اگه زبونتو نیگه داشته بودی الان نه خودت چاقو خورده بودی و نه دست من زخمی میشد! الان چند ساعته که همه کارهامو ول کردمو دارم روحش رو پنچرگیری میکنم !  

پنج شنبه : اونقدر از برج ایفل برام تعریف کرده بودند که هوس کردم این آخر هفته ای برم اونجا و یه دیدی بندازم. وقتی رسیدم بالای برج، دیدم یه آقایی با دوربینش رفته رو لبه وایستاده تا از منظره پایین عکس بگیره.راستش ترسیدم بیفته.با خودم گفتم اگه کمکش نکنم ممکنه همچی بخوره زمین که دیگه قابل شناسائی نباشه.با احتیاط رفتم جلو بگیرمش نیفته اما تو یه لحظه جفتمون چنان هل شدیم که روحش موند دست من و جونش پرت شد پائین! باور کنید اصلا تو برنامم نبود .  

جمعه : بابا ولم کنید جمعه که تعطیله .............................................................  

واقعا دخترها موجودات عجیبی هستند!!!!

بازهم من عذر می خوام از دخترها چون واقعیت این دومین واقعیت که من از دختر ها می ذارم منتظر ادامه واقعیت ها باشید ..... 

 

واقعا دخترها موجودات عجیبی هستند!!!!

فکر میکنین پسرا و دخترا چه جوری از عابر بانک پول می گیرن؟

پسرها:

۱- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک.

۲- کارت رو داخل دستگاه میذارن.

۳- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن.

۴- پول و کارت رو میگیرن و میرن.


دخترها:

۱- با ماشین میرن دم بانک.

۲- در آینه آرایششون رو چک میکنن.

۳- به خودشون عطر میزنن.

۴- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن.

۵- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن.

۶- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن.

ادامه مطلب ...

حل تمرین های ریاضی 1

امروز یه جزوه ی توپ واسه بچه های ترم یکی گذاشتیم .  

جزوه فوق العاده حل تمرین های ریاضی 1 در 94 صفحه از دانشگاه خواجه نصیر  . . .  

امید وارم به دردتون بخوره !  

 

دانلود

زمین خوردن بار سوم

وقت دارید بخوانید..... داستان خیلی قشنگیه......

ادامه مطلب ...

عاقبت طمع . . .!

روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستایی‌ها اعلام کرد که برای خرید هر میمون 20 دلار به آنها پول خواهد داد...

ادامه مطلب ...